فیلم تو

دانلود فیلم های جدید

فیلم تو

دانلود فیلم های جدید

خلاصه داستان :

سریال موچین – Moochin Serial

سال ساخت: 1398 | پخش: 99 | پخش کننده: کافه سریال

تهیه کننده: میثم آهنگری | نویسنده و کارگردان: حسین تبریزی

اسامی بازیگران موچین

حمید لولایی , علی صادقی , مرجانه گلچین , امیر نوری, زهرا جهرمی, عباس جمشیدی فر, مهران رجبی, رابعه اسکویی, شهره لرستانی, آشا محرابی.

خلاصه داستان موچین:

این سریال به نویسندگی حسین تبریزی و سیدعلی موسویان مضمونی کمدی – اجتماعی دارد و در خلاصه داستانش آمده: انصاف نیست که دنیای ما آنقدر کوچک باشد که آدم‌های تکراری را روزی صد بار ببینیم و آنقدر بزرگ باشد که نتوانیم آن  کسی را که دوست داریم حتی یک بار ببینیم… .

همکاری ماکان بند

آهنگ تیتراژ سریال موچین را گروه ماکان خوانده است: دانلود آهنگ سریال موچین ماکان بند

زمان پخش در شبکه نماش خانگی

11 تیر ماه 99 

سریال خانگی موچین را به محض انتشار در رسانه cafeserial.rozblog.com هر هفته دریافت نماید


باکس دانلود و خرید قانونی و حلال قسمت اول  سریال موچین

 

دانلود با کیفیت 480

 

دانلود با کیفیت720

 

دانلود با کیفیت1080

 

دانلود با کیفیت کیفیت HQ_1080

 

دانلود با کیفیت کیفیت BLURAY

 

پیشنهاد ما به شما دانلود تمام کیفیت ها یکجا

 


باکس دانلود و خرید قانونی و حلال قسمت 2  سریال موچین

به زودی....

 

دانلود با کیفیت 480

 

دانلود با کیفیت720

 

دانلود لت کیفیت1080

 

دانلود با کیفیت کیفیت HQ_1080

 

دانلود با کیفیت کیفیت BLURAY

 

پیشنهاد ما به شما دانلود تمام کیفیت ها یکجا

 

 

 


همچنین اگر مایل به پیشینه و بیو گرافی و سوابق بازیگران این سریال خانگی هستید میتوانید این مطلب را تا انتها مطالعه نمایید

 


1-سوپر استار فیلم موچین حمید لولایی

حمید لولایی متولد 1334 در محله عشرت آباد تهران و اصالتا شمالی است اما بزرگ شده محله عشرت آباد است متاهل و دو دختر به نام های مریم و سارا دارد.

حمید لولایی و همسر و دخترش

 در بازیگری تنها مشوق خود را مادرش معرفی می کند و همیشه به خاطر صداقت و روراستی اش زبانزد خاص و عام است. نقاشی تنها هنری است که به بازیگری نزدیک می داند او عاشق کارهای آنتوان چخوف است.

صبر و تحمل زیادی دارد و بسیار کم حرف است اما خودش را هیچ وقت دست کم نمی گیرد. خودش معتقد است حمید لولایی آدم بی آزاری است. اخلاق او در منزل بسیار عالی است بسیار دل رحم و مهربان است و بسیار علاقه دارد به دیگران ابراز محبت کند. عاشق سوارکاری است و فوتبال را خیلی دوست دارد. عاشق بازی چارلی چاپلین است. در بچگی برای دیگران ادای چارلی چاپلین را در می آورد.

همسر و دختر حمید لولایی

به بازی پرویز پرستویی علاقه فراوانی دارد و از عطاران به عنوان آدم خوش فکر و بسیار فروتن یاد می کند. از تلخ ترین خاطره های زندگی اش فوت مادر خانمش بود که روی او تاثیر زیادی داشت.  تعصب خاصی روی دو تیم پرسپولیس و استقلال ندارد اما به بازی مهدی مهدوی کیا در تیم ملی علاقه مند است.


از کودکی عاشق بازیگری بود و با استفاده از جعبه های پودر لباسشویی و چسباندن عکس و گویندگی بچه های محل را دور خود جمع می کرد. با پول های عیدی خود به سینما می رفت. بهترین تفریح زمان کودکی اش سینما رفتن بود. عشق به بازیگری در 15 سالگی او را به کلاس های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشاند. دوره کلاس های هنرهای زیبا را به صورت شبانه گذراند.

جوانی حمید لولایی

کار تئاتر را به طور جدی در سال 1358 با بازی در نمایشی به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و سیاوش طهمورث شروع کرد. پیکرتراش فیلم سینمایی بود که از آن به عنوان کار دوم خود یاد می کند اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و هیچ وقت دیده نشد.

در سال 69 در کلاس مدیریت سینما شرکت کرد و پذیرفته شد و مدیریت سینما عصر جدید را به عهده گرفت. مدیریت سینما آزادی او را دوباره به دوستان قدیمی اش رساند که این دیدار مجدد موجب روی آوردن دوباره لولایی به بازیگری شد.

حمید لولایی در نقش بیاد ماندنی خشایار

 فراموشخانه مجموعه ای بود که با آن کار و بارش رونق یافت به همین خاطر از مدیریت سینما استعفا داد و به بازیگری روی آورد. با ساعت خوش قدم به عرصه طنز گذاشت. داریوش کاردان اولین کسی بود که قابلیت های او را در این وادی کشف کرد. چند سال بعد پس از چند سال دوری با ایفای نقش «خشایار مستوفی» در مجموعه زیر آسمان شهر به کارگردانی مهران غفوریان دوباره به بازیگری مطرح و محبوب تبدیل شد.


در سال 1384 برای بازی در فیلم سینمایی چند میگیری گریه کنی برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد انتخاب شد. 

حمید لولایی در چند میگیری گریه کنی

چند می گیری گریه کنی فیلمی با مضمون کمدی که شاهد احمدلو آن را کارگردانی کرده است. نویسنده این فیلم محسن تنابنده است.


فیلم شناسی حمید لولایی

سوابق سینمایی لولایی

 

    هفت خط (١٣٩٢)

    کنسرت روی آب  (1389)

    اگه می تونی منو بگیر  (1385)

    قاعده بازی (1385)

    چند می گیری گریه کنی (1384) 

    رقص شیطان (1379)

    کلید ازدواج (1376)

    مرد عوضی  (1376)

    مرد نامرئی (1374)

    آرزوی بزرگ  (1373)

    دیدار (1373)

    پیکرتراش (1360)

 

کارهای تلویزیونی لولایی 

 

1392-1393 معراجی ها

1392 خروس 

1391 دزد و پلیس 

1391 خانه اجاره ای

1390 نقطه سر خط 

1390 چهار چرخ

1389 خوش نشین ها

1388 مسافران 

1387 بزنگاه 

1386 پیامک از دیار باقی

1386 چارخونه 

1386 ترش و شیرین 

1384 زندگی به شرط خنده 

1383 خانه به دوش 

1381 زیر آسمان شهر - سری سوم 

1380 زیر آسمان شهر - سری دوم

1380 زیر آسمان شهر -سری سوم

1379 قطار ابدی 

1378 آژانس دوستی 

1378 دانی و من

1377 عید آن سال ها 

1377 محاکمه 

1377 مجید دلبندم 

1376 گل های آفتابگردان 

1373 ساعت خوش

1371 آپارتمان 

1370 فراموشخانه 

 

جوایز حمید لولایی

 

برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در فیلم سینمایی چند میگیری گریه کنی به کارگردانی احمد شاملو.


2-علی صادقی

 

علی صادقی متولد 10 آذر سال 1359 در شهر تهران است، علی صادقی بازیگر طنز ایرانی است. این بازیگر فارغ التحصیل رشته کامپیوتر است و مدرک فوق دیپلم دارد.

چکیده ای از بیوگرافی علی صادقی :

نام : علی صادقی

زمینه فعالیت :سینما و تلویزیون

تاریخ تولد :۱۴ آذر ۱۳۵۹ تهران، شمیرانات

محل زندگی : تهران

ملیت :ایرانی

پیشه : بازیگر

سال‌های فعالیت : ۱۳۷۰ تا کنون

مدرک تحصیلی :فوق دیپلم کامپیوتر 

علی صادقی بازیگر طنز ایرانی 

 

علی صادقی (متولد ۱۴ آذر ۱۳۵۹ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. علی صادقی فوق دیپلم کامپیوتر است. پدرش تراشکار و مادرش خانه‌دار است. یک خواهر کوچک‌تر و یک برادر بزرگ‌تر از خودش دارد.

 

علی صادقی بازیگری را از سال 1370 و در سن 11 سالگی شروع کرد. او توسط امیر سماواتی برای بازی در سریال آفتاب عالم تاب انتخاب شد و خیلی اتفاقی وارد حرفه بازیگری شد. علی صادقی با نقش آفرینی در سریال بهترین تابستان من به کارگردانی علی بهادر فعالیت حرفه ای را شروع کرد.

 

علی صادقی چند سال بعد و در همکاری با رضا عطاران در سریال‌های «کوچه اقاقیا» «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و «بزنگاه» «سه در چهار» «نقطه سر خط» «خوش نشین ها» «زن‌بابا»«دردسر والدین»«قرارگاه مسکونی»«پشت کنکوری ها»«زندگی به شرط خنده» به اوج رسید.

صادقی در کنار بازیگری فروشگاه فروش کامپیوتر و دو سوپر مارکت نیز دارد.

علی صادقی به موسیقی و نوازندگی بسیار علاقه دارد و از شنیدن موسیقی بسیار لذت می برد. علی صادقی اهل ورزش های مانند شنا، اسکی و اتومبیلرانی است. او هیچ گاه به فوتبال و بدنسازی علاقه نداشته است. عاشق کارتون های قدیمی مانند بن و سباستین و … در زمان کودکی بود. او به مسافرت بسیار علاقه دارد و شهر شیراز و جزیره کیش را دوست دارد.

ازدواج و همسر علی صادقی:

علی صادقی سالهاست ازدواج کرده و متاهل می باشد، مدتی شایعه شده بود با ملیکا زارعی معروف به خاله شادونه ازدواج کرده که صحت ندارند و همسرش چهره نیست.

 

کارهای سینمایی علی صادقی :

سلام علیکم حاج آقا (1397) 

وای آمپول (1397) 

عروس بندر (1397) 

دم سرخ ها (1396) 

داش آکل (1396) 

تایسون(1396)

عزیز میلیون دلاری(1396) 

خالتور (1396) 

پا تو کفش من نکن (1395)

عشقولانس (1395) 

لامبورگینی(1395) 

رفقای خوب(1395) 

بدهکاران به بهشت نمی روند(1395) 

50 کیلو آلبالو (1394)

همسر دات کام (1394) 

پاشنه بلند 2 (1394) 

گور طلایی (1393) 

راز خانه بهجت (1393) 

بلوف 2014 (1393) 

عشق و مکافات (1392) 

مشعل (1392) 

ازدواج مشروط (1392) 

هفت خط(1392) 

مردها فرشته نیستند (1392) 

صندوقچه اسرار (1392) 

شیر یا خط (1392) 

سعدالله به شرکت می رود (1391) 

گدایان تهران (1391) 

پسر آسمانی (1391)

ماهی دم قرمز (1391) 

زندگی در شهر بزرگ (1390) 

تایماز موتوری (1390) 

کبری 0012 (1390) 

نردبان چوبی (1390) 

آدم آهنی (1390) 

یک فراری از بگبو (1390) 

ورود زنده ها ممنوع(1389) 

 

مجموعه‌های تلویزیونی علی صادقی : 

1398نون خ 2

١٣٩٨موچین

۱۳۹۷ن. خ

۱۳۹۶تعطیلات رؤیایی

۱۳۹۴حالت خاص

۱۳۹۳سیگنال موجود است

۱۳۹۲ما فرشته نیستیم

۱۳۹۲معراجی‌ها

۱۳۹۱توقیف

۱۳۹۰شام ایرانی

۱۳۹۰نقطه سر خط

۱۳۹۰کسی خوابه؟

۱۳۹۰–۱۳۸۹موج و صخره

۱۳۸۹خوش‌نشین‌ها

۱۳۸۹–۱۳۸۸زن بابا

۱۳۸۸–۱۳۸۷عید امسال

۱۳۸۷بزنگاه

۱۳۸۷–۱۳۸۶سه در چهار

۱۳۸۶زندگی به شرط خنده

۱۳۸۵قرارگاه مسکونی

۱۳۸۴متهم گریخت

۱۳۸۳خانه‌به‌دوش

۱۳۸۲کوچه اقاقیا

۱۳۸۱پشت کنکوری‌ها

۱۳۸۰دردسر والدین

۱۳۷۸پرتوهای نور

۱۳۷۵فرزندان ایران

۱۳۷۵بهترین تابستان من

جام جم ۱، ۲ و ۳

۱۳۷۳برنامه ترکیبی بهاره

۱۳۷۲برنامه ترکیبی تابستانه

۱۳۷۲برنامه ترکیبی پاییزه

۱۳۷۰آفتاب عالم تاب


3-مرجانه گلچین

 

 

مرجانه گلچین متولد 2 اسفند 1347 تهران، بازیگر سینما و تلویزیون است. مرجانه گلچین با سریال آینه عبرت به شهرت رسید ولی به دلایلی که در ادامه توضیح داده شده وقفه ای در کار این بازیگر توانا به وجود آمد، در ادامه با بیوگرافی مرجانه گلچین بیشتر آشنا خواهید شد.

چکیده ای از بیوگرافی مرجانه گلچین:

نام اصلی: مرجانه دلدار گلچین
زمینه فعالیت: سینما، تئاتر، تلویزیون
تولد: ۲ اسفند ۱۳۴۷ تهران
محل زندگی: تهران
ملیت: ایرانی
پیشه: هنرپیشه، دوبلور، گوینده رادیو و خواننده
سال‌های فعالیت: ۱۳۶۰ تا اکنون
همسر: کریم آتشی (جدا شدند)
مدرک تحصیلی: فارغ‌التحصیل از هنرستان موسیقی و کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره

 

مرجانه دلدار گلچین (زادهٔ ۲ اسفند ۱۳۴۷ در تهران) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. مرجانه گلچین در نوجوانی به هنرستان موسیقی رفت و در رشته تخصصی نوازندگی تار فارغ‌التحصیل شد.

پدرش افسر نظامی ارتش و اهل زنجان بود و مادرش  از توابع رشت  و خانه‌دار است. او فرزند آخر خانواده بوده و شش خواهر و برادر دارد. خواهرش منیژه نام دارد که در زمینه موسیقی با هم همکاری می‌کنند. مرجانه گلچین در کودکی پدر پدر خود را از دست داده است. مرجانه گلچین برادرزادهٔ نادر گلچین خواننده موسیقی ایرانی، و دخترعموی نادیا دلدار گلچین بازیگر ایرانی است.

مرجانه گلچین سال 61 توسط خواهرش برای بازی در سریال اخلاق در خانواده به غلامحسین لطفی معرفی شد. و بعد از آن تئاتر کودکان را کار کرد.

بازی در مجموعه تلویزیونی آینه عبرت باعث شهرت او شد. دهه 60 برای مرجانه گلچین سال پرکاری بود ولی مرجانه گلچین وقتی دید که تحصیلش در ایران به مشکل روبرو میشود، تصمیم می گیرد که از کشور برود و این کار را هم می کند اما علاقه اش به زادگاهش و دلتنگی اش برای مادرش، او را به ایران بر می گرداند. به مدت 10 سال در کارش وقفه ای می افتد ولی بعد از بازگشت و بازی در سریال بزنگاه در سال 87 دوباره به شهرت میرسد.

 

ازدواج و طلاق مرجانه گلچین:
مرجانه گلچین با کریم آتشی تهیه کننده و کارگردان سینما ازدواج میکند ولی ازدواج آنها دوامی نداشت و به طلاق منجر شد.

 

فرزند نداشتن مرجانه گلچین:
«من مادر نشدم.» این جمله شاید خیلی کوتاه باشد اما تصمیم گیری برای آن کار راحتی نبود اما تصمیمی بود که گرفتم. دلیلش هم این بود که من عاشق کارم بودم و این وقف بودن در کار با مسئولیت مادری ام در تضاد بود. به خودم میگفتم، بچه رسیدگی و پرستاری میخواهد و نمی توان او را به بهانه کار به حال خود رها کرد.

 

فیلم‌شناسی مرجانه گلچین:
سینما:
- غزاله (محسن شاه محمدی) (۱۳۹۵)
- شاباش (۱۳۹۵)
- واقعیت پوشالی (۱۳۹۲)
- خنده در باران (داریوش فرهنگ) (۱۳۸۹)
- شیرین (۱۳۸۷)
- متهم (۱۳۷۵)
- دام (۱۳۷۴)
- سلام به انتظار (۱۳۷۴)
- بی‌قرار (۱۳۷۳)
- عروسی خون (مجید جوانمرد) (۱۳۷۳)
- مجازات (۱۳۷۳)
- ضربه طوفان (۱۳۷۲)
- چشمهایم برای تو (۱۳۷۱)
- چهارشنبه عزیز (حمید تمجیدی) (۱۳۷۱)
- دو نیمه سیب (کیانوش عیاری) (۱۳۷۰)
- دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
- دو سرنوشت (۱۳۶۸)
- رانده شده (۱۳۶۸)
- شب بیست و نهم (حمید رخشانی) (۱۳۶۸)
- پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده) (۱۳۶۶)
- گل مریم (۱۳۶۶)
- قصه زندگی (۱۳۶۵)

مجموعه تلویزیونی:
- زوج یا فرد     (علیرضا نجف زاده     1398)
- آرماندو     (احسان عبدی پور     ۱۳۹۷)
- شب عید     (سعید آقاخانی     ۱۳۹۷)
- نفس گرم     (محمدمهدی عسگرپور     ۱۳۹۴)
- دزد و پلیس     (سعید آقاخانی     ۱۳۹۱)
- نقطه سر خط     (سعید آقاخانی    ۱۳۹۰)
- سه دونگ، سه دونگ     (شاهد احمدلو     ۱۳۹۰)
- راه در رو     (سعید آقاخانی      ۱۳۸۹)
- خوش‌نشین‌ها     (سعید آقاخانی     ۱۳۸۹)
- دارا و ندار     (مسعود ده‌نمکی     ۱۳۸۸)
- شمس‌العماره  (سامان مقدم        ۱۳۸۸)
- بزنگاه     (رضا عطاران     ۱۳۸۷)
- زیرزمین     (علیرضا افخمی     ۱۳۸۵)
- کلانتر ۲     (محسن شاه‌محمدی     ۱۳۸۴)
- پنجره     (سید وحید حسینی     ۱۳۸۴)
- سقوط     (کریم آتشی     ۱۳۷۸)
- گریز     (کریم آتشی        ۱۳۷۵)
- تازیانه بر باد     (اکبر صادقی     ۱۳۷۴)
- آینه عبرت     (محسن شاه‌محمدی     ۱۳۶۷–۱۳۷۲)
- گزارش، نقطه صفر     (محسن شاه‌محمدی     ۱۳۷۱)
- ازدواج پر ماجرا     (منوچهر پوراحمد     ۱۳۶۸)
- چراغ خانه     (منوچهر پوراحمد     ۱۳۶۸)
- سلامتی چه خوبه!     (علیرضا خمسه،ایرج طهماسب   ۱۳۶۸)
- درخت دوستی     (سعید خاکسار   ۱۳۶۶)
- آئینه     (غلامحسین لطفی     ۱۳۶۴)
- تله‌تئاتر «حنایی و روباه مکار»     (کریم اکبری مبارکه     ۱۳۶۴)

شبکه خانگی:
- موچین     (حسین تبریزی    ١٣٩٨ )
- شاهگوش     (داود میرباقری    ۱۳۹۲)
- این زن‌ها     (عباس رزیجی   ۱۳۹۱)
- با من شوخی نکن     (محسن منشی‌زاده     ۱۳۸۹)


 

4-امیر نوری

 

بیوگرافی امیر نوری

 

 

امیر نوری متولد 6 شهریور 1363 در تهران، بازیگر است

 

تا دیپلم بیشتر درس نخوانده اما حالا یکی از هنرمندان صاحب نام عرصه طنز می باشد، از 9 سالگی شروع کرد و در سال 1381 با سریال بدون شرح به شهرت رسد

 

خانواده

 

 

پدرش کارمند شرکت واحد بود که در سال 1391 بخاطر سکته قلبی درگذشت و مادرش نیز خانه دار است، یک خواهر بزرگتر و دو خواهر کوچکتر از خود دارد

بازیگری از 9 سالگی

 

بازیگری را بصورت اتفاقی از سال 1372 وقتی تنها 9 سال داشت با سریال دوستان خوب به کارگردانی فریدون حسن پور شروع کرد

 

ماجرا هم از این قرار بود که یه روز در حال بازی فوتبال بود که یه گروه با دوربین فیلمبرداری به آن محل می آیند و همانجا از طرف کارگردان برای بازی در این فیلم دعوت می شود

 

حرفه ای و سینما

 

برای بار دوم در سال 1376 گه 11 ساله بود در سریال جادوی مهتاب بازی کرد سپس یکسال بعد با فیلم دارا و ندار کنار اکبر عبدی وارد سینما شد

 

شروع شهرت

 

در سال 1380 وقتی 15 ساله بود با سریال یادداشت های کوچک دیده شد

 

او یکسال بعد در سال 1381 با سریال بدون شرح در کنار بازیگران چون فتحعلی اویسی، امیر جعفری و لیلی رشیدی به اوج شهرت رسید

ازدواج

 

امیر نوری هنوز ازدواج نکرده و زندگی مجردی دارد

 

از بازیگری راضی ام

 

فکر می‌ کنم‌ بازیگری‌ بهترین‌ شغل‌ دنیاست

 

چون‌ در آن‌ واحد می ‌توانی‌ چند شغل‌ داشته‌ باشی‌ وقتی‌ یک‌ بازیگر نقشی‌ را بازی‌ می ‌کند، یعنی‌ برای‌ مدت‌ زمانی‌ شغل‌ آن‌ نقش‌ را می‌ پذیرد

علاقه به سفر

 

من‌ عاشق‌ سفر کردن‌ هستم‌ و هر وقت‌ فرصتی‌ داشته‌ باشم‌، به‌ سفر می ‌روم‌

 

تقریباً به‌ تمام‌ ایران‌ سفر کرده‌ ام‌ یعنی‌ به‌ بیشتر استان‌ ها رفته ‌ام‌، اما در کنار ایرانگردی‌، جهانگردی‌ چندان‌ نداشته‌ ام‌ و فقط به‌ چند کشور سفر کرده‌ ام‌

 

رستوران داری

 

آقای نوری حالا در کنار بازیگری از سال 1393 وارد رستوران داری شده است، رستوران شب نشین واقع در دره فرحزاد متعلق به او می باشد

 

استقلالی بودم

 

تا مدت ها طرفدار استقلال بودم اما حالا بی طرف شدم چون در آن مقطعی که استقلال را دوست داشتم، عاشق بازیکنان آن نسل بودم

اوقات فراغت

 

با کتاب‌ خواندن‌ و گوش‌ دادن‌ به‌ موسیقی‌ و یادگیری‌ آن‌، وقتم‌ را می ‌گذرانم‌ و گاهی‌ اوقات‌ هم‌ با دوستانم‌ هستم‌ و بیشتر در کنار خانواده‌ ام‌ روزها را سپری‌ می کنم

 

حضور در سوریه !

 

در سال 1395 امیر نوری مدت به فلوجه سوریه سفر کرد و در توضیح آن گفت :

 

من نه بخاطر عراق نه سوریه نه پول نه عکس نه کار نه مطرح کردن خودم نه برای سیاست نه تبلیغات، نه یخچال نه کولر نه و … فقط فقط بخاطر ایران و مردمم آمدم

 

آمدم که از طرف مردم به مدافعان خسته نباشید بگم و دستشون و ببوسم

تهدید داعش

 

حضور او در فلوجه در کنار مدافعان حرم، سرو صدای زیادی به پا کرده تا جایی که او حتی در برخی صفحات مجازی متعلق به اعضای داعش تهدید شد !


 

 5-زهرا جهرمی

بیوگرافی کامل زهرا جهرمی

زهرا جهرمی متولد ۱۱ شهریور ۱۳۶۴ در تهران مجری ، برنامه ریز و بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است.

دانش آموخته رشته کارگردانی سینما در مقطع کارشناسی است و حالا هم مجری و هم بازیگر توانمندی است.

شروع از 13 سالگی

وی که از دوران تحصیلات دبستان در زمینه تئاتر فعالیت داشت در سال 1377 و در سن ۱۳ سالگی در تئاتر مکبث برای اولین بار بازیگری را در مقابل دیدگان دکتر قطب الدین صادقی تجربه کرد.

ورود به صدا و سیما و گویندگی رادیو

در سال ۸۵ وارد صدا و سیما شد و مسئول پیاده سازی متون برنامه های سینمایی شد.

در سال ۸۹ بعد از طی دورهای گویندگی رادیو در آموزشگاه ، وارد رادیو شد و در شبکه رادیویی ایران ، شروع به گویندگی کرد.

وضعیت ازدواج و همسر زهرا جهرمی

زهرا جهرمی سالها پیش با میثم آهنگری تهیه کننده و فیلمساز ازدواج کرده و یک دختر به نام هلیا دارد که حالا به لطف پدر بازیگر شده و در فیلم های سلفی با رستم ، سلام علیکم حاج آقا و سریال موچین در کنار مادر بازی می کند.

 

دانشگاه

در طی دوران تحصیل ۳ فیلم کوتاه ساخت. و در پروژه های دانشگاهی در سمت های منشی صحنه و دستیار کارگردان فعالیت داشت.

در طی سال های ۹۴ تا ۹۵ ضمن فارغ التحصیلی از دانشکده خبر در رشته ی اجرا و مجری گری با کسب معدل ۱۹/۴۸ به عنوان دانشجوی برتر شناخته و موفق به دریافت لوح تقدیر از وزیر آموزش و پرورش وقت گردید.

خبرنگاری

بعد از حدود یکسال حضور در رادیو در برنامه های تولیدی و زنده ، پس از طی یک دوره ی دو ماهه جذب باشگاه خبرنگاران جوان شد تا جایی که جزو یکی از پرکارترین های این باشگاه قرار گرفت و به دلیل حضور در کشور چین موفق به تهیه ی چند گزارش مستند از این کشور نیز گردید.

اجرا در تلویزیون

او پس از پذیرفته شدن در تست مجریان شبکه ی سه در سال ۹۴ به عنوان مجری کارآموز به مدت دو ماه در برنامه های زنده ای همچون مردم چی میگن ، حالا خورشید ، ماه عسل ، جدول و برنامه های مناسبتی معرفی شدند.

در سال ۹۵ با معرفی همزمان به چند برنامه از جمله به خانه برمیگردیم ، مادر کودک تندرستی شبکه ی سلامت ، عصر خانواده شبکه ی ۲ و برنامه ی خونه خوبه در شبکه ۳ طبق نظر آقای مهدی خاکی مدیر تولید شبکه ی ۳ در برنامه ی خونه خوبه که جزو برنامه های گروه الف خانوادگی اجتماعی محسوب میشد اولین اجرای زنده خود را در کنار خانم ژیلا صادقی و آقای آرش ظلی پور تجربه کرده و در حین اجرای این برنامه بطور همزمان مجری برنامه ی زنده جدول بودند.

شروع بازیگری با سریال موچین

خانوم جهرمی در سال 1398 با بازی در سریال موچین به کارگردانی حسین تبریزی و تهیه کنندگی همسرش میثم آهنگری بازیگری حرفه ای را آغاز کرد.

او در کنار بازیگران مشهوری چون مرجانه گلچین ، حمید لولایی ، آشا محرابی و شهره لرستانی بازی درخشانی را از خود نمایش داد.


6-عباس جمشیدی فر

زندگینامه عباس جمشیدی‌فر

عباس جمشیدی فر بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر و متولد سال 1359 در تهران می باشد. جمشیدی فر متاهل است و نام همسر او فریبا امینیان است. عباس جمشیدی فر دیپلم کامپیوتر دارد و در کلاس های بازیگری شرکت کرده است و وارد این عرصه شده است. او از کودکی به بازیگری علاقه داشته است.

 

 

عباس جمشیدی فر از کودکی سنتور می نواخته و یکی نوازندگان ماهر سنتور می باشد که هنوز نیز فعالیت می کند.

 

زندگی هنری عباس جمشیدی فر
عباس جمشیدی فر حرفه خود را از اواخر دهه هفتاد با بازی و نوشتن چند تئاتر شروع کرد و پس از چندی با بازی در سریال روزگار خوش حبیب آقا چهره خود را به مردم نشان داد و در نهایت سریال سه دونگ سه دونگ که در ماه رمضان از شبکه تهران پخش شد سکوی پرتاب او بود.

 

با این که عباس جمشیدی فر به تازگی فعالیت‌های خود را در ابعاد گسترده‌تری در تلویزیون ادامه می‌دهد اما می‌شود او را یک بازیگر حرفه‌ای تئاتر دانست. از جمله دیگر سریال‌های او می‌توان به بیدار باش، باغ شیشه‌ای، خانه اجاره‌ای و پنج دری و فیلم سینمایی خروس جنگی و دیوار اشاره کرد.

 


جوایز عباس جمشیدی فر
دریافت جایزه اول بازیگری برای بازی در نمایش «چنان دل کندم» به کارگردانی «جواد عزتی» از جشنواره فجر؛ ۱۳۷۹ دریافت جایزه دوم بازیگری برای بازی در نمایش «دختر انار» به کارگردانی «بابک توسلی» از جشنواره سراسری کودک؛ ۱۳۸۰ دریافت جایزه سوم بازیگری برای بازی در نمایش «دن کیشوت» به کارگردانی «عقیل تقی‌زاده» از جشنواره فجر؛ ۱۳۸۲ دریافت جایزه سوم بازیگری برای بازی در نمایش «آندورا» به کارگردانی «میثم عبدی» از جشنواره دانشجویی فجر.

 

تلویزیون
- آخر خط (مجموعه تلویزیونی)
- عید امسال (مجموعه تلویزیونی)
- خانه اجاره‌ای (مجموعه تلویزیونی)
- باغ شیشه‌ای (مجموعه تلویزیونی)
- بیدار باش (مجموعه تلویزیونی)
- پنج دری (مجموعه تلویزیونی)
- آقا و خانم سنگی (مجموعه تلویزیونی)
- سه دونگ، سه دونگ (مجموعه تلویزیونی)
- بچه مهندس (مجموعه تلویزیونی)
- شهرک جیم (مجموعه تلویزیونی)


7-مهران رجبی

 

 

زندگینامه:

 

مهران رجبی بازیگر همیشه خندان سینما و تلویزیون متولد دهم دی ماه 1341 از روستای واریان کرج، فارغ التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس است.

ماجرای خواستگاری و ازدواج ازدواج مهران رجبی:
من معلم بودم و در مدارس کرج تدریس می کردم و همسرم نیز در آموزش و پرورش کرج کارمند بودند. بنا به دلایل کاری رفت و آمد زیادی داشتم و در این رفت و آمدها احساس کردم این خانم می تواند همسر ایده آلی برای من باشد. خواستگاری در خانه آقای رئیس رئیس آموزش و پرورش شهر کرج از دوستان نزدیکم بود و ارتباط خوبی با وی داشتم. موضوع را با او در میان گذاشتم و او نیز ضمن استقبال از این پیشنهاد قول داد تا مقدمات را فراهم کند. در این ملاقات به توافقات خوبی رسیدیم و متوجه شدم این خانم می تواند شریک زندگی ام باشد.

مهریه همسر مهران رجبی:
مهر همسرم 14 سکه بعد از گرفتن جواب مثبت از همسرم، موضوع را با مادرم در میان گذاشتم و بعد از هماهنگی های لازم با او و برادر بزرگترم به خواستگاری رفتیم. واسه ازدواج چکم پاس نشد! یک روز ساعت 9 صبح برای خرید عروسی با همسرم و خانواده اش قرار گذاشته بودم که به دنبال آنهابروم و به اتفاق هم راهی خرید شویم. آن روز ساعت هشت صبح برای نقد کردن چکی که بابت کاری دریافت کرده بودم، به بانک رفتم اما متاسفانه آن چک نقد نشد و من هم مانده بودم که با جیب خالی چطور باید به خرید عروسی بروم! درخیابان راه می رفتم که یکی از دوستان، که هنوز هم با هم رابطه دوستانه ای داریم، من را دید و بعد از اینکه در جریان مشکلم قرار گرفت، 60 هزار تومان به من قرض داد (اون روزها خیلی پول بودها) و از آن رو توانستم با خیال راحت به اتفاق همسرم به خرید وسایل مورد نیاز مراسم عروسی برویم. برای روز دامادی هم به آرایشگاه نرفتم. شاید برایتان جالب باشد بدانید که کروات هم نزدم و حتی ریش هایم را اصلاح نکردم. ماشین عروس مان پیکان بود.

آرزوی مهران رجبی:
من همیشه آرزوی پرواز کردن داشتم، الان هم یک پاراگلایدر خریده ام و تحت آموزش هستم، امیدوارم به زودی بتوانم پرواز کنم و از این طریق به یکی از آرزوهای کودکی ام برسم.
قصد دارم خانه ای در یکی از روستاهای جاده چالوس شهرستان کرج بسازم و در اوقاتی که از کار فارغ می شوم از شلوغی های شهر فرار کنم و برای کسب آرامش به آنجا بروم. طبیعت را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد از زیبایی های آن لذت ببرم. برای همین تصمیم به ساخت خانه در شمال گرفته ام.

دنیای بازیگری:
استعداد مهران رجبی در زمینه بازیگری ابتدا به وسیله رضا میرکریمی که همکلاس او در دانشگاه بود کشف شد و توسط او به تلویزیون و سینما راه یافت. مهم ترین ویژگی بازی مهران رجبی این است که وی نسبت به دیگر بازیگران سینما و تلویزیون ایران بسیار راحت و اصطلاحا رئال و واقعی نقشش را بازی می کند.

بچه های مدرسهٔ همت

مهران رجبی بازیگری را در سال 1376 با بازی در مجموعه تلویزیونی بچه های مدرسه همت آغاز کرد. بچه های مدرسهٔ همت نام یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به کارگردانی رضا میرکریمی است که در سال 1376-1375 تولید و از شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید. این مجموعه تلویزیونی درباره تعدادی دانش آموز است که در مدرسه راهنمایی همت به طور شبانه روزی تحصیل و زندگی می کنند هر بار با ماجرایی تازه روبرو می شوند.

کودک و سرباز

در سال 1378 با بازی در فیلم سینمایی کودک و سرباز به کارگردانی رضا میرکریمی نخستین کار سینمایی را در کارنامه اش ثبت کرد. نقش ستوده شده او در کودک و سرباز کاندیدای جایزه جشنواره فجر هم گردید که برای بازیگری تازه کار افتخار است.

زیر نور ماه

با فیلم بعدی میر کریمی (زیر نور ماه) که رجبی در آن ایفاگر نقش یک روحانی رئیس حوزه بود مورد توجه همگان و به خصوص منتقدان گردید و پیشنهاد بازی در خانه ای روی آب و از کنار هم می گذریم به وی شد.

روزگار قریب

مهران رجبی در مجموعه تلویزیونی روزگار قریب در نقش میرزاعلی اصغر قریب پدر دکتر محمد قریب ایفای نقش کرد. روزگار قریب نام مجموعه تلویزیونی به کارگردانی کیانوش عیاری است که از پاییز 1386 به مدت یک سال از شبکه سه سیما به نماش در آمد. این سریال الهام گرفته از زندگی دکتر محمد قریب، بنیان گذار تخصص پزشکی اطفال در ایران است.

دردسرهای عظیم

این روزهای شاهد بازی بسیار خوب مهران رجبی در سریال دردسرهای عظیم از شبکه سوم سیما هستیم.  سریال دردسرهای عظیم به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی مهرام مهام در 26 قسمت 40 دقیقه ای پخش خواهد گردید.
مهدی هاشمی ، جواد عزتی ، الناز حبیبی ، زهره فکور صبور و از دیگر بازیگران این سریال هستند.

اند خلاف

مهران رجبی در فیلم سینمایی اند خلاف نقش یک زن را ایفا میکند. داستان اند خلاف درباره پنج خلافکار است که باندی را تشکیل می دهند تا یک شجره نامه مومیایی را جعل کرده و به فروش برسانند.

سینما
    انارهای نارس                        1392
    آقای الف                              1391
    دوازده صندلی                       1391
    خانه پدری                            1389
    شش نفر زیر باران                  1389
    دختر شاه پریون                    1389
    دلقک ماهی                        1389   
    آژانس ازدواج                        1389
    ورود زنده ها ممنوع                 1389
    خنده در باران                       1389
    سجل                                1389
    پرنده باز                             1389
    ازدواج در وقت اضافه              1388
    پرواز مرغابی ها                    1388
    بعد از ظهر سگی                 1388
    دیگری                               1388
    حلقه های ازدواج                   1388
    شیر و عسل                       1388
    گل بارون                            1388
    اخراجیها                            1387
    طلا و مس                          1387
    پوست موز                          1387
    چار چنگولی                        1387
    دلداده                               1387
    ده رقمی                            1387
    سفر مرگ                           1387
    کلانتری غیرانتفاعی               1387
    باد در علفزار می پیچد             1386
    دوشیزه باران                       1386
    روز برمی آید                        1385
    سه زن                              1385
    قاعده بازی                         1385
    کلاهی برای باران                 1385
    مینای شهر خاموش             1385
    به آهستگی                       1384
    پیشنهاد 51 میلیونی            1384
    جایی در دوردست               1384
    بیدار شو آرزو                      1383
    شاخه گلی برای عروس        1383
    مارمولک                           1382
    طلای سرخ                        1382
    مزرعه آفتابگردان                 1382
    تهران ساعت 7 صبح            1381
    دو فرشته                         1381       
    رسم عاشق کشی            1381
    روز کارنامه                        1381
    صورتی                            1381
    ایستگاه متروک                  1381
    عزیزم من کوک نیستم         1381
    از کنار هم می گذریم            1379
    زیر نور ماه                         1379
    کودک و سرباز                   1378


تلویزیون
    بچه های مدرسه همت 1376-1375
    دوران سرکشی                  1379
    مزرعه آفتابگردان                 1386
    زیر زمین                           1386          
    قرارگاه مسکونی                1386
    یک وجب خاک                   1386
    صاحبدلان                         1386
    راه بی پایان                       1386
    روزگار قریب               1386-1381
    سه در چهار              1387-1386
    مثل هیچ کس                    1387
    عملیات  125                    1387
    غیر محرمانه                     1387
    تنهایی های قلزوم مقرنس     1387
    دیدار                              1387
    یک مشت پر عقاب            1387
    چاردیواری                        1388
    محله تهرونی ها                1388
    لطفا دور نزنیم                   1388
    آسمان همیشه ابری نیست 1388 
    خوش نشین ها                  1388
    خنده بازار                        1389
    سی امین روز                   1389
    قهوه خانه در بهشت           1389
    اینجا تهران است               1389
    از یاد رفته                        1389
    شوق پرواز                       1389
    دزد و پلیس                     1391
    روزهای بد، به در                1393


8-رابعه اسکویی

رابعه اسکویی متولد 1345 در تهران بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. وی دوره بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان گذرانده است.

فیلم شناسی رابعه اسکویی

سینما

  • نیمه شب اتفاق افتاد (1394)
  • دزد و پری (1393)
  • یحیی سکوت نکرد (1393)
  • شیر تو شیر (1390)
  • ننه نقلی (1390)
  • دزدان خیابان جردن (1389)
  • آینه های روبرو (1388)
  • پوپک و مش ماشاالله (1388)
  • دلقک ها (1388)
  • چشمک (1387)
  • میزاک (1387)
  • زن بدلی (1385)
  • سوغات فرنگ (1385)
  • چپ دست (1384)
  • سرتو بدزد رفیق (1384)
  • شاخه گلی برای عروس (1383)
  • عروس فراری (1383)
  • ماجراهای اینترنتی (1383)
  • تارزن و تارزان (1380)
  • سگ کشی (1379)
  • یکی بود یکی نبود (1379)

تلویزیون

  • شوخی کردم (1392)
  • بیدار باش (1391)
  • ویلای من (1391)
  • جنایت و مکافات - فیلم تلویزیونی (1390)
  • دانی و من - سری دوم (1378)
  • پلاک 14

جوایز

  • کاندید سیمرغ بلورین "بهترین بازیگر نقش مکمل زن" در دوره نوزدهم جشنواره فیلم فجر برای فیلم "سگ کشی" (1379)

مصاحبه ی خواندنی با رابعه اسکویی

رابعه اسکویی بازیگر سینما و تلویزیون در تازه ترین گفتگوی خویش از تصمیم جدی خود برای لاغر شدن می گوید. وی که گویا سه ماهی می شود دست به یک رژیم لاغری زده در گفتگویی که با رعنا زارعی در «نسل امروز» انجام شده از این مساله سخن گفته که هرچند سالها بود که اضافه وزن داشت و به چاقی اش هم عادت کرده بود اما به یک باره و برای ایجاد تنوع در زندگیش هم که شده تصمیم گرفته که وزنش را کم کند. بخشهایی از گفته های اسکویی را در ادامه می خوانید:

وقتی وارد کلاس شدم، بچه ها به من گفتند سلام خانم معلم

من از بچگی چاق بوده ام. از آنجایی که فاصله سنی من با برادر کوچکترم تنها 10 ماه است برای اینکه دچار کمبود مواد غذایی نشوم بیشتر از حد معمول تغذیه شدم و سلولهای چربی در بدنم زیاد شد. البته پدر مرحومم درشت هیکل بودند اما در خانواده هیچکس چاق نیست. یکی از خاطرات دوران نوجوانی ام برمی گردد به کلاس سوم راهنمایی که وقتی وارد مدرسه شدم بچه های سال اولی به من گفتند:«سلام خانم معلم» یعنی از هم سن و سالان خودم درشت تر و تپل تر بودم. سه ماه پیش از رابعه اسکویی که بودم خسته شدم و تصمیم گرفتم تغییر کنم و الان مطمئنم که تا چند ماه دیگر شما با یک رابعه اسکویی جدید با چهره و اندامی کاملا متفاوت آشنا می شوید. دوست دارم در کنار تغییر فیزیکی، اصلاحات روحی هم داشته باشم. من بطور کلی آدم تنوع طلبی هستم، به همین خاطر است که در تمامی اقشار جامعه دوستان زیادی دارم. چند وقت پیش از خودم خسته شدم. با خودم فکر کردم که خب یک مدت از عمرت را به این شیوه سپری کردی با این نگاه، با این تفکر، با این فیزیک، با این مدل کار و کلا همه چیز، از خودم خسته شدم و تصمیم گرفتم تغییراتی ایجاد کنم و منشا این تغییرات خودم بودم.

سیگار را هم کنار گذاشتم

قبل از اینکه تصمیم به لاغری بگیرم سیگار را کنار گذاشتم. در حال حاضر هر چیزی را که عاشقش هستم، ترک می کنم. من اصولا در هر کار زیاده روی می کردم. مثل زیاد خوردن یا سیگار کشیدن. گاهی شبها 5 نخ سیگار داشتم و می خواستم فیلم ببینم و برای اینکه مبادا وسط فیلم بدون سیگار بمانم و دیگر گیرم نیاید اول می رفتم سیگار می خریدم تا خیالم راحت شود. الان هم نمی گویم سیگار را ترک کردم، می گویم جایش را در مغزم عوض کردم. چون وقتی می گویی ترک کردم انگار یک سد جلوی خودت می گذاری که باید شکسته شود. الان به جایی رسیده ام که وقتی کنار یک سیگاری می نشینم بویش اذیتم می کند و به خودم می گویم قبلا که افراد غیر سیگاری کنارم می نشستند چقدر از این بو در عذاب بوده اند!

در گذشته خوردن انگار برایم یک نقطه امن بود و با آن احساس آرامش می کردم

پنیر، برنج، ماکارونی، میوه هایی مثل هندوانه، موز، طالبی، خربزه، انگور و چیزهایی شبیه به اینها که البته بین تمام اینها بیشتر از همه دلم برای خوردن پنیر تنگ شده، چون من عاشق پنیر هستم و الان دو ماه است که هربار در یخچال را باز می کنم و پنیر می بینم، دلم می خواهد، اما سراغش نمی روم. برنج را هم که یکی دو بار تخلف کردم و مقداری خوردم. یکی از علل چاقی من به غیر از اینکه نمی توانستم به غذا نه بگویم این بود که به شدت اهل ریزه خوری بودم. مثلا عاشق خشکبار مثل تخمه بودم. و امان از روزی که در خانه مقداری تخمه وجود داشت، باید تا آخرش را می خوردم. اصولا در گذشته خوردن انگار برایم یک نقطه امن بود و با آن احساس آرامش می کردم. زمانی که بازیگر شدم مردم مرا پذیرفتند، یعنی با همین فیزیک مرا قبول داشتند و شاید به همین خاطر مانند دوران نوجوانی ام زیاد به فکر لاغر شدن نبودم.

حالا میتوانم زانوی غم بغل بگیرم

الان حس سبکی، راحت خوابیدن، راحت بیدار شدن و نشستن و بلند شدن را دارم؛ راه رفتنم هم راحت تر شده است، از همه مهمتر نه گفتن به غذا است. یکی از آرزوهای من این است که در فیلم هایی که بازی می کنم زانوی غم بغل بگیرم. که هنوز هم آرزوی محالی است چون هنوز نمی توانم زانوهایم را در شکم جمع کنم. یکی دیگر از آرزوهایم این بود که وقتی روی صندلی می نشینم مثل خیلی از افراد بتوانم پایم را روی پای دیگر بیندازم بدون اینکه با دست زانوهایم را نگه دارم که البته این آرزو الان هم تاحدودی برآورده شده است.


9-شهره لرستانی

 

شهره صالحی لرستانی متولد 1345 خرم آباد بازیگر تئاتر و سینما و فیلمنامه نویس است.

خاطرات شهره لرستانی:

پدرم قاضی دادگستری و مادرم معلم بود. شاید دیدن مادری که هر روز شال و کلاه می کرد و سر کار می رفت، باعث شد تصویری که از زن در ذهن کودکانه من و خواهر بزرگم شکل گرفت، تصویر زنی شاغل باشد. اصلا فکر نمی کردیم چیزی به اسم زن خانه دار هم وجود داشته باشد.

در همان بازی های کودکانه هر کدام کاری را انتخاب کرده بودیم، انگار جنم بعضی کارها از همان زمان در خونمان بود و امواج نامرئی تقدیر ما را به سمت شان هدایت می کرد. من از پنج سالگی دوست داشتم نمایش اجرا کنم و در همان عوالم بچگی، بدون اینکه بدانم اسم این کار کارگردانی است، نمایش های کودکانه ام را خودم کارگردانی می کردم. در خانه مان پرده ای اتاق نشیمن را از پذیرایی جدا می کرد. من همه را جلوی این پرده به صف می نشاندم و با صدای بلند اعلام می کردم:ساکت باشید. کارگردان شهره اجرا می کند.

سال 64 به تهران برگشتیم. من دیپلم گرفتم و بلافاصله وارد دانشگاه هنر شدم. سال عجیب و غریبی بود. من چند کار را با هم انجام دادم، تصدیق و دیپلمم را در اوج بمباران های جنگ گرفتم و در دانشگاه قبول شدم. در حالی که مردم همه در حال فرار بودند و صدای آژیر خطر تبدیل به موسیقی متن زندگی تک تک مان شده بود. طنز عجیبی بود، من زیر نور چراغ داشبورد ماشین در جاده فشم فلسفه و منطق می خواندم، در صورتی که همه چیز در دنیای اطرافم غیر منطقی بود. در همین حال و هوا شدم دانشجوی رشته کارگردانی و بازیگری دانشکده هنرهای نمایشی. در همان ترم های اول که اکثر درس هایمان عمومی بود، من غرق تئاتر شدم و 17 نمایش را به کارگردانی خودم روی صحنه بردم. کم کم شروع به بازی کردم و توجه ها بیشتر به بازی ام جلب شد و پیشنهاد پشت پیشنهاد از راه رسید. با محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، علی دهکردی و خیلی های دیگر هم دوره بودیم. شروع به بازی در تلویزیون و سینما کردم، کارهایی مثل سریال «عبور به خیر» و… اما اولین کار جدی ام که خیلی دیده شد، سریال «آپارتمان» بود. اواسط دهه هفتاد بود. جنگ تمام شده ودوران اصلاحات هم رو به پایان بود و فضای جامعه داشت بازتر می شد. من هم دیگر ده سالی بود به عنوان بازیگر شناخته شده بودم.

فیلم شناسی شهره لرستانی

سینما

  • 139424 سپتامبرمریم ابراهیم وند

  • 1394آشوبکاظم راست گفتار
  • 1393ایران برگرمسعود جعفری جوزانی
  • 1388حلقه های ازدواجشاهین باباپور
  • 1388یک جیب پر پولقدرت الله صلح میرزایی
  • 1387اخراجی ها 2مسعود ده نمکی
  • 1386تسویه حسابتهمینه میلانی
  • 1385نصف مال من، نصف مال تووحید نیکخواه آزاد
  • 1385اخراجی هامسعود ده نمکی
  • 1384زیر درخت هلوایرج طهماسب
  • 1385گیس بریدهجمشید حیدری
  • 1377محبوبهاحمد حسنی مقدم
  • 1374توطئهعلی قوی تن
  • 1374لیلی با من استکمال تبریزی
  • 1373مروارید سیاهحبیب اله بهمنی و شفیع آقا محمدیان
  • 1372پناهندهرسول ملاقلی پور
  • 1371مأموریت آقای شادیمحمدرضا زهتابی
  • 1371آذرخشاحمدرضا درویش
  • 1370نیازعلیرضا داودنژاد

سریال

  • اغر بخیر1365مجید بهشتی

  • آپارتمان1371–1372اصغر هاشمی
  • حماسه ایثار1372کاظم بلوچی
  • میثاق خون 1372حسین مختاری
  • آوای فاخته1373بهمن زرین پور
  • مروارید سیاه1373
  • به رنگ صدف1375عباس رنجبر
  • امام علی1375داود میرباقری
  • دستی بر آتش1376معصومه تقی پور
  • هتل1377
  • مختارنامه1381داود میرباقری
  • قرارگاه مسکونی1385سیدجواد رضویان
  • ساعت شنی (مجموعه تلویزیونی) 1386بهرام بهرامیان
  • سه در چهار1387مجید صالحی
  • اشک ها و لبخندها1388
  • دارا و ندار1389مسعود ده نمکی
  • سه پنج دو1390حسین سهیلی زاده
  • چمدان1391خسرو ملکان
  • کلاه پهلوی1391سید ضیاءالدین دری
  • دختری به نام آهو1391قدرت الله صلح میرزایی
  • اولین انتخاب1392مهدی صباغ زاده
  • ما فرشته نیستیم1393فلورا سام 

کارگردانی

  • در پوست شیر (تله تئاتر، 1379)
  • ماه منیر (فیلم تلویزیونی، 1387)
  • بی بی خاتون (فیلم تلویزیونی، 1387)
  • زیرخاکی (فیلم تلویزیونی، 1389)
  • باور آرامش (فیلم تلویزیونی، 1392)
  • ماجراهای خاله دنا و شپلک (مجموعه تلویزیونی، 1393)
  • تولد جنجالی (فیلم سینمایی ، 1394)

9-آشا محرابی

  • نام:آشا
  • نام خانوادگی:محرابی
  • تاریخ تولد: 31 مرداد 1352
  • محل تولد:تهران
  • وضعیت تاهل:متأهل
  • تحصیلات:فارغ التحصیل فیلمسازی از کانادا
  • آشا محرابی 31 مرداد ماه سال 1352 در تهران متولد شد او از هنرپیشگان ایرانی رادیو و تلویزیون میباشد و دارای تحصیلات در رشته زبان انگلیسی و روابط بین الملل و بازیگری و کارگردانی است.

آشا محرابی در شهر تهران به دنیا آمد، او فارغ التحصیل دوره کارشناسی در رشته مترجمی زبان انگلیسی و دوره کارشناسی ارشد در رشته روابط بین الملل است او فرزند اسماعیل محرابی بازیگر ایرانی است.

فعالیت های کاری آشا محرابی

همزمان با تحصیلات دانشگاهی اش، به کانون هنری مرحوم استاد حمید سمندریان رفت و فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی از کانون استاد سمندریان شد. وی همچنین فارغ التحصیل کارگردانی و فیلمسازی از سینمای جوان است. او دوره فیلمنامه نویسی را هم در کلاس های استاد ناصر تقوایی در آموزشگاه کارنامه گذرانده است. او همچنین فارغ التحصیل فیلمسازی از کانادا نیز هست.

رادیو

او در سال 1374، با قبولی در آزمون اداره کل نمایش پا به عرصه نمایشهای رادیویی گذاشت و هم اکنون به عنوان بازیگر، کارگردان و نویسنده با اداره کل نمایش همکاری دارد.

آشا محرابی در تئاتر

پس از ورود به رادیو، کار در صحنهٔ تئاتر را در سال 1377 با بازی در نمایش دایره گچی قفقازی به کارگردانی استاد حمید سمندریان در تالار اصلی تئاتر شهر آغاز کرد. بعدها در کسوت بازیگر، نویسنده و کارگردان کار در این حیطه هنری را ادامه داد و در نمایش هایی مثل «خسیس»، «خانهٔ برنارد آلبا»، «سه خواهر»، «زیرگذر سقاخانه»، «اتوبان»، «من حرفی ندارم دنبالشو نگیر» و ... به ایفای هنر پرداخت.

تئاتر آشا محرابی

بازیگر

  • دایره گچی قفقازی (حمید سمندریان) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1377
  • خسیس (ابوالفضل پورعرب) تهران، تالار وحدت؛ 1379 – تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛ 1381
  • خانه برنارد آلبا (روبرتو چولی) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1380
  • رؤیای نیمه شب تابستان (دکتر حکاک) تهران، تالار آزادی؛ 1382
  • سه خواهر (اکبر زنجانپور) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1383
  • اعترافاتی دربارهٔ زنان (رضا حامدی خواه) تهران، تئاترشهر، سالن شماره 2؛1383
  • رومئو و ژولیت (حسین فرخی) تهران، تئاترشهر، تالار نو؛ 1384
  • ملودی شهر بارانی (هادی مرزبان) رشت، سالن میرزا کوچک خان؛ 1385
  • پرتره (محمدرضا خاکی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1385
  • زیرگذر سقاخانه (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1385
  • منظومه مور بی ملکه (ناصح کامگاری) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ 1385
  • عشقه (محمد رحمانیان) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1386
  • تمام صبح های زمین (حسین مسافر آستانه) تهران، تالار ایرانشهر، شماره 1؛1388
  • شهر شطرنجی (رضا حامدیخواه) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ 1388
  • شبی که راشل از خانه رفت (پریسا مقتدی) تهران، تالار مولوی، سالن اصلی؛ 1389
  • آنتراکت بی آنتراکت (پریسا مقتدی) سالن تئاتر شهر؛ 1393
  • ملو داستان (نیما جوادی) اصفهان هنرسرای خورشید؛ 1394

کارگردان

  • الدوز همدان، جشنواره امید؛1379
  • خاله ایران تهران، تالار مولوی؛ 1387
  • من حرفی ندارم، دنبالشو نگیر تهران، تئاتر شهر، تالار سایه؛ 1388

فیلم های سینمایی آشا محرابی

  • دو لکه ابر (1394)
  • نیم (1394)
  • جاده مه آلود (1393)
  • تهران من حراج (1388)
  • از رئیس جمهور پاداش نگیرید (1387)
  • مردی که گیلاسهایش را خورد (1387)

فیلم های تلویزیونی آشا محرابی

  • حبیب
  • فریدون مهربان است (1388)
  • پنجره ای رو به حیاط
  • بن بست یلدا
  • وارونگی
  • پاشنه بلند
  • بچه نشو
  • حدس بزن جه کسی برای عید می آید
  • مرا بشناس
  • فیروزه سیاه
  • آلونک
  • پلکان
  • روز یلدا شب چله 
  • جت کات
  • شاید زود شاید هرگز
  • روز اردو
  • کارت به کارت
  • نیمه روشن
  • هفت سین
  • در دنیای من
  • زمان فرا خواهد رسید

سریال های آشا محرابی

  • آئینه (1366–1364)
  • توی گوش سالمم زمزمه کن (1385)
  • مرگ تدریجی یک رؤیا (87–1385)
  • مسافرخانه سعادت (1387)
  • سرزمین کهن (1387)
  • آشپزباشی(1389–1388) 
  • ساختمان 85 (1389)
  • تاوان (1389)
  • مهمانان ویژه (1391–1390)
  • خط (1393–1392)
  • همه چیز آنجاست (1393)
  • آمین (1393–94)
  • چرخ فلک (1395)
  • هشت و نیم دقیقه (1395)
  • آرام می گیریم (1395)
  • آشا محرابی در شبکه نمایش خانگی

    • قلب یخی (فصل دوم)
    • قلب یخی (فصل اول)
    • ماهرخ
    • ساعت صفر
    • با ستاره بودن

    نمایشنامه خوانی و برنامه های رادیوی آشا محرابی

    کارگردان

    • مراسمی برای یک دوست
    • دردسر عزیز
    • یازده، نه، صفر، یک
    • پچپجه های پشت خط نبرد
    • خرابکار

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی